خاطره|شهیدی که چندین بار مورد تهدید منافقین قرار گرفت
دوشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۵
نوید شاهد_ «هنگام حرکت و اعزام به سوی جبهه برای وداع با من سعی در جلب رضایتم را داشت ...» ادامه این خاطره را از زبان مادر شهید 18ساله، "سید محمد حسن بطحائی" را در سایت نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
به گزارش خبرنگار نوید شاهد تهران بزرگ، "طلبه شهید سید محمد حسن بطحائی" یکم فروردین ماه سال 1342 در تهران دیده به جهان گشود. پدرش روحانی، حجهالاسلام حاج سید علی و مادرش فاطمه نام داشت. تحصیلاتش حوزوی بود و پس از حضور در جبهه در سن هجده سالگی در منطقه سوسنگر بر اثر ترکش خمپاره در دوازدهم آبان ماه سال 1359 به شهادت رسید.
چند خاطره کوتاه از فاطمه فقیهی مادر"طلبه شهید سید محمد حسن بطحائی" روایت میکند:
پس از آغاز انقلاب شهیدبطحائی در اکثر تظاهرات و راهپیماییها حضور فعالی داشت. روزی در اجتماع مردم در مسجد چهل ستون که مردم برای گوش دادن سخنرانی جمع شده بودند، او شجاعانه اعلامیههای امام خمینی (ره) را در داخل کیسه جاسازی کرده و به دوش کشیده و از بالای بام بر سر جمعیت پخش کرد.
خاطرهای دیگر که در خاطرم است؛ در کشفیات خانههای تیمی، منافقین سهم به سزایی داشت به طوریکه منافقین چندین بار او را تهدید به ترور و اسم او را جز لیست ترور منافقین قرار داده بودند. حتی بعد از شهادت او نامهای که حاکی از خوشحالی منافقین بود با جسارتهای بسیاری برای خانواده فرستاده شد.
همه اینها حاکی از شهامت و شجاعت این طلبه شهید نوجوان است. توسل و ولایتمداری شهید از شاخصههای اصلی وی بود در یک جمع 1400 نفری از روحانیون مراسم دعای توسل، کمیل و ندبه را با صدای دلنشین خودش اجرا کرد.
هنگام حرکت و اعزام به سوی جبهه برای وداع با من سعی در جلب رضایتم را داشت. بطوریکه از قرآن استعانت نمود وقتی قرآن را باز کرد آیه شریفه «کم من فئه قلبه علب فئه کثیره» آمد و گفت مادرم وظیفه چنین است آیا دوست داری ایران مانند افغانستان در چنگال شورویها باشد؟ پس اگر من شهید شدم برای من لباس سیاه نپوشید و گریه نکنید.
انتهای پیام/
نظر شما